MCDM چیست؟
مدلهای تصمیمگیری چند معیاره MCDM به دو دستهٔ عمده مدلهای تصمیمگیری چند هدفه MODM و مدلهای تصمیمگیری چند شاخصه MADM تقسیم میشود. در حالت کلی مدلهای چند هدفه به منظور طراحی و مدلهای چند شاخصه به منظور انتخاب گزینه برتر مورد استفاده قرار میگیرند. تفاوت اصلی مدلهای تصمیمگیری چند هدفه با مدلهای تصمیمگیری چند شاخصه آن است که اولی در فضای تصمیمگیری پیوسته و دومی بر فضای تصمیمگیری گسسته تعریف میگردند.
معیارها
در مورد معیارهای به کار رفته در مسائل بهطور کلی سه کار باید انجام گیرد :
- تبدیل معیارهای کیفی به کمی
- بی مقیاس کردن معیارها
- تعیین وزنهای نسبی معیارها
چگونگی تحلیل
برای تحلیل یک سیستم چند معیاره باید عناصر آن را به خوبی شناخت و آنها را بهطور دقیق تعریف کرد و سپس به مدلسازی و تجزیه و تحلیل آن پرداخت. بهطور کلی میتوان گفت مسائل تصمیمگیری چند معیاره MCDM شامل ۶ مؤلفه میباشند:
۱. یک هدف یا مجموعهای از اهداف
۲. تصمیم گیرنده (DM) یا گروهی از تصمیم گیران
۳. مجموعهای از معیارهای ارزیابی
۴. مجموعهای از گزینههای تصمیم
۵. مجموعهای از متغیرهای مجهول یا متغیرهای تصمیم
۶. مجموعهای از نتایج حاصل شده از هر زوج گزینه – معیار
عنصر مرکزی این ساختار، یک ماتریس تصمیم است که شامل مجموعهای از سطرها و ستونهاست. این ماتریس نتایج تصمیم را برای مجموعهای از گزینهها و معیارهای ارزیابی بیان میکند.
مسائل تصمیمگیری پیچیده عموماً از تعدادی تصمیمگیرنده تشکیل شده که به آنها گروههای ذینفع نیز گفته میشود. تصمیمگیرنده میتواند یک نفر یا گروهی از مردم از قبیل دولت یا نهادهای حقوقی باشد که این افراد با اولویتهای منحصربهفرد خود مشخص میشوند. که اولویتها بر اساس اهمیت نسبی معیارها و گزینههای تصمیم میباشند. همچنین اولویتها میتوانند به صورت وزنهای اختصاص داده شده برای معیارهای ارزیابی مورد استفاده قرار گیرند. با اولویت بندی نتایج تصمیم میتوان بهترین گزینه را انتخاب نمود.
روش های پرکاربرد تصمیم گیری چند معیاره
روشهای زیر از جمله روشهای پر کاربرد تصمیمگیری چند معیاره هستند.
روش AHP :۱ واژه AHP مخفف عبارت Analytical Hierarchy process به معنی فرایند تحلیل سلسله مراتبی است. تکنیک AHP توسط توماس ساعتی به سال ۱۹۸۳ معرفی شد. در این مقاله فرایند تحلیل سلسله مراتبی با یک مثال کاربردی آموزش داده میشود. برای تعیین وزن معیارها و رتبه بندی گزینهها از مقایسه زوجی استفاده میشود. پرسشنامه مورد استفاده برای تحلیلهای سلسهمراتبی و تصمیمگیری چندمعیاره به پرسشنامه خبره موسوم است. برای تهیه پرسشنامه خبره از مقایسه زوجی عناصر استفاده میشود. برای هر سطح از سلسله مراتب یک ماتریس مقایسه زوجی تهیه میشود. برای امتیاز دهی از مقیاس نه درجه ساعتی به صورت زیر استفاده میشود.
هدف تکنیک فرایند تحلیل سلسله مراتبی انتخاب بهترین گزینه براساس معیارهای مختلف از طریق مقایسه زوجی است. این تکنیک برای وزن دهی به معیارها نیز استفاده میشود. چون افزایش تعداد عناصر هر خوشه مقایسه زوجی را دشوار میکند بنابراین معمولاً معیارهای تصمیمگیری را به زیرمعیارهایی تقسیم میکنند.
۲- روش ANP : واژه ANP مخفف عبارت Analytical Network Process (ANP) به معنی فرایند تحلیل شبکه است. فرایند تحلیل شبکه یا ANP یکی دیگر از سری تکنیکهای تصمیمگیری است که شباهت زیادی به روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی AHP دارد. هر یک از روشها بر اساس یک سری فرضیات بنا شده شدهاست. برای نمون اگر معیارها مستقل از هم باشند و مقایسات زوجی امکانپذیر باشد مدل تصمیمگیری مناسب مدل AHP است ولی اگر معیارها مستقل نباشند روش ANP بهتر است. تکنیک فرایند تحلیل شبکه یا ANP یکی دیگر از تکنیکهای تصمیمگیری چند معیاره است که «فرایند تحلیل سلسله مراتبی» یا AHP را با جایگزینی «شبکه» بجای «سلسله مراتب» بهبود میبخشد. فرآیند تحلیل سلسلهمراتبی که در دهه هفتاد میلادی توسط ساعتی پیشنهاد گردید، یکی از تکنیکهای معروف تصمیمگیری چند معیاره است که یک مسئله تصمیمگیری را به چند سطح مختلف تجزیه میکند که مجموع این سطوح تصمیم، تشکیل یک سلسلهمراتب را میدهند. تفسیر تکنیک فرایند تحلیل شبکه چندان پیچیده نیست.
۳- روش ویکور (Vikor): روش ویکور (Vikor) حرف اختصاری عبارت صربی Vlse Kriterijumsk Optimizacija Kompromisno Resenje یکی از مدلهای تصمیمگیری چندمعیاره برای انتخاب بهترین گزینه است. این مدل توسط اپریکویک به سال ۱۹۸۴ ارائه شد. تکنیک ویکور یک روش سازشی است و به تصمیمگیری پیرامون گزینهها براساس معیارهای مختلف کمک میکند. منظور از جواب سازشی نزدیکترین جواب موجه به جواب ایده آل است. کلمه سازش به یک توافق متقابل اطلاق میگردد.
تکنیک ویکور از طریق ارزیابی گزینهها بر اساس معیارها، گزینهها را اولویت بندی یا رتبه بندی میکند. در تکنیک ویکور معیارها وزن دهی نمیشوند بلکه معیارها از طریق روشهای دیگر ارزیابی میشود و سپس گزینهها بر اساس معیارها و با ترکیب در ارزش معیارها، ارزیابی شده و رتبه بندی میشوند. در این مدل همواره چند گزینه مختلف وجود دارد که این گزینهها بر اساس چند معیار به صورت مستقل ارزیابی میشوند و در نهایت گزینهها بر اساس ارزش، رتبه بندی میگردند.
۴- روش الکتره (ELECTRE)
۵- روش تاپسیس (TOPSIS) : روش تاپسیس یکی از تکنیکهای مورد استفاده در تصمیمگیری چند معیاره (MCDM) است. در این روش تصمیمگیری تعدادی گزینه و تعدادی معیار برای تصمیمگیری وجود دارد که باید با توجه به معیارها، گزینهها رتبهبندی شوند، و یا اینکه به هر یک از آنها یک نمره کارایی اختصاص داده شود. فلسفه کلی روش تاپسیس این است که با استفاده از گزینههای موجود، دو گزینه فرضی تعریف میشوند. یکی از این گزینهها مجموعهای است از بهترین مقادیر مشاهده شده در ماتریس تصمیمگیری. این گزینه را اصطلاحاً ایدهآل مثبت (بهترین حالت ممکن) مینامیم. ضمن اینکه یک گزینه فرضی دیگر تعریف میشود که شامل بدترین حالتهای ممکن باشد. این گزینه ایدهآل منفی نام دارد. معیارها میتواند دارای ماهیت مثبت یا منفی باشند، همچنین واحد اندازهگیری آنها نیز میتواند متفاوت باشد.
معیار محاسبه نمرات در روش تاپسیس این است که گزینهها تا حد امکان به گزینه ایدهآل مثبت نزدیک و از گزینه ایدهآل منفی دور باشد. بر این اساس یک نمره برای هر گزینه محاسبه میشود و گزینهها مطابق این نمرات رتبه بندی میشوند.
فرآیند تاپسیس شامل مراحل زیر است:
گام ۱) ایجاد یک ماتریس تصمیمگیری برای رتبه بندی. شامل m گزینه و n معیار.
گام ۲) نرمال نمودن ماتریس تصمیمگیری است.
گام ۳) تعیین راه حل ایده آل مثبت و راه حل ایده آل منفی
گام ۴) بدست آوردن میزان فاصله هر گزینه تا ایده آلهای مثبت و منفی
گام ۵) تعیین ضریب نزدیکی برای هر یک از گزینه ها
گام ۶) رتبه بندی گزینهها بر اساس ضریب نزدیکی
جهت ثبت سفارش به یکی از راه های ارتباطی زیر مراجعه فرمایید:
شماره تماس:۰۹۳۵۷۲۵۸۴۲۵
ایمیل: info@pajuha.ir